من هم با چنین سبزه ای بازی می کنم. جمعیت او را لعنت می کند، و او آن را دوست دارد. اسپرم برای او علوفه است - او به جای کفیر، مردان را در یک زمان شیر می دهد. لعنتی، او یک شیرده اسپرم است. مثل تعطیلات سر کار می رود. او سر کار می آید، بیدمشک می زند، لب می زند، می بلعد و می خندد. او یک معشوقه واقعی است! او مانند یک شاهزاده خانم در یک افسانه زندگی می کند!
باغبان توانست به طور کامل از جذابیت های بلوند زیبا لذت ببرد. الاغ او یک راسو زرق و برق دار بود که در آن نهایت لذت را می برد. و کیسه روی سر او طوفانی از احساسات را ایجاد کرد ، به خصوص وقتی که دختر دیک او را می مکید. سخت است، اما نبوغ مرد چشمگیر است.