دختر از استخر بیرون آمد و دوستش را دید. پس از نوازش بیدمشک او به وضوح گفت که می خواهد خروس او را دوباره ببیند. نیازی نبود دوبار از این مرد سیاه پوست بپرسید - او یکباره به چنین درخواست هایی پاسخ داد. انگیزه های او قابل درک است - چنین نیشکی در جاده دروغ نیست. و او این کار را با افتخار انجام می دهد - شکاف او به سرعت با اندازه او تنظیم می شود. ظاهراً او را به خوبی رشد داده است.
می توانم بگویم که آن پسر بسیار خوش شانس است که چنین زیبایی های بامزه ای می خواستند او را راضی کنند و هر کدام خروس هیجان زده خود را با زبان داغ خود نوازش کردند. این سه دوست دختر همدیگر را فراموش نمی کنند - بوسه های پرشور آنها را دیوانه می کند، و همانطور که آنها شفت قدرتمند را از سه طرف می مکند، چشمان آنها به دوربین بسیار سست است و می توانید ببینید که آنها واقعاً از این روند لذت می برند. آه، چقدر دوست دارم به شکاف های تنگشان لعنت بزنم و فواره ام را روی هر سه آنها بریزم!
اولیاشا تو هستی