//= $monet ?>
دختر از شنا خسته شده بود و تصمیم گرفت مرد را اغوا کند. پس از ضربه زدن با کیفیت به او، مرد تصمیم گرفت از او تشکر کند و سرش را بین پاهای او بگذارد. زبانش آنقدر دراز و شیطون بود و از این طرف به آن طرف آویزان بود و دختر پایش را بلند کرد و از هر جهت تشویقش کرد. بعد از چنین لیسی، وقتی که زبانش از کار خسته شده بود، او را در موقعیت های مختلف فاک کرد.
من نمی دانم، پس از چنین اسباب بازی های اندازه بزرگ، من فکر می کنم عضو طبیعی در خانم خیلی راحت نیست - شما حتی نمی توانید لبه ها را احساس کنید!